دل است دیگر ...

عشقولانه

 

 

دل است دیگر

 

 

یا شور می زند

 

 

یا تنگ می شود

 

 

یا می شکند

 

 

آخر هم مهر سنگ بودن می خورد به پیشانی اش ...

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

amin
ساعت21:53---17 ارديبهشت 1391
با شوق زندگی کنار تو زنده ام

دلم برای کسی تنگ است

که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…

دلم برای کسی تنگ است

که سرم شانه هایش را آرزو دارد…

دلم برای کسی تنگ است

که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …

دلم برای کسی تنگ است

که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است

که تنهاییم را چشیده…

دلم برای کسی تنگ است

که سرنوشتش همانند من است…

دلم برای کسی تنگ است

که دلش همانند دل من است…

دلم برای کسی تنگ است

که تنهاییش تنهایی من است…

دلم برای کسی تنگ است

که مرهم زخمهای کهنه است…

دلم برای کسی تنگ است

که محرم اسرار است…

دلم برای کسی تنگ است

که راهنمای زندگیست…

دلم برای کسی تنگ است

که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…

دلم برای کسی تنگ است

که دوست نام اوست…

دلم برای کسی تنگ است

که دوستیش بدون (( تا )) است…

دلم برای کسی تنگ است

که دل تنگ دل تنگی هایم است…

»»»»»»» دلم برای کسی تنگ است «««««««

او هستی من است

او عشق و نفس من است

amin
ساعت23:30---13 فروردين 1391
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زیر باران غزلی خواند ؛ دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است ؛ غم دل یا سم

آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت

روز میلاد همان روز که عاشق شده بود

مرگ با لحظه میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

دختری ساده که یک روز کبوتر شدو رفت

HATE
ساعت17:36---18 بهمن 1390
سلامتی اونا که تو خیالمونن hما خودشون بی خیالمونن!

HATE
ساعت17:36---18 بهمن 1390
سلامتی اونا که تو خیالمونن ما خودشون بی خیالمونن!

خلوت من
ساعت22:48---8 آذر 1390
صداي نم نم بارون كنار خلوت خونه

حافظ قديمي مونو دلشكسته گل پونه

آخ ره دوري تو ساختم با يه مشتي دستخط

نامه ي نيمه تمومت روي يك كاغذ بي خط


خلوت من
ساعت22:46---8 آذر 1390
صداي نم نم بارون كنار خلوت خونه

حافظ قديمي مونو دلشكسته گل پونه

آخ ره دوري تو ساختم با يه مشتي دستخط

نامه ي نيمه تمومت روي يك كاغذ بي خط


داتیس
ساعت13:47---29 آبان 1390
سلام
مرسی که بهم سر میزنی و نظرتو میگی همیشه شرمندم میکنی یه چند وقته منظم نمیتونم اپ کنم ببخشید اگه دیر به دیر میام

مهران
ساعت20:40---19 آبان 1390
سلام
شرمنده.آخه چند وقت نبودم

من آپم
منتظرمااااااااااااااااااااا

Asal
ساعت23:05---6 آبان 1390
salam hala up mikoni khabar nemidi

فرزاد
ساعت12:32---1 آبان 1390
بازگشت

عاقبت خط جاده پايان يافت

من رسيدم ز ره غبار آلود

نگهم بيشتر ز من مي تاخت

بر لبانم سلام گرمي بود

شهر جوشان درون کوره ظهر

کوچه مي سوخت در تب خورشيد

پاي من روي سنگفرش خموش

پيش مي رفت و سخت مي لرزيد

خانه ها رنگ ديگري بودند

گرد الوده تيره و دلگير

چهره ها در ميان چادرها

همچو ارواح پاي در زنجير

جوي خشکيده همچو چشمي کور

خالي از اب و نشانه ي او

مردي اوازه خوان ز راه گذشت

گوش من پر شد از ترانه ي او

گنبد اشناي مسجد پير

کاسه هاي شکسته را مي ماند

مومني بر فراز گلدسته

با نوايي حزين اذان مي خواند

مي دويدند از پي سگها

کودکان پا برهنه سنگ به دست

زني از پشت معجري خنديد

باد ناگه دريچه اي را بست

از دهان سياه هشتي ها

بوي نمناک گور مي امد

مرد کوري عصا زنان مي رفت

اشنايي ز دور مي امد

در انجا گشوده گشت خموش

دستهايي مرا به خود خوانندند

اشکي از ابر چشمها باريد

دستهايي ز خود مرا راندند

روي ديوار باز پيچک پير

موج مي زد چو چشمه اي لرزان

بر تن برگهاي انبو هش

سبزي پيري و غبار زمان

نگهم جستجو کنان پرسيد

در کامين مکان نشانه ي اوست

ليک ديدم اتاق کوچک من

خالي از بانگ کودکانه ي اوست

از دل خاک سرد ايينه

ناگهان پيکرش چو گل روييد

موج زد ديدگان مخملي اش

اه در وهم هم مرا مي ديد

تکيه دادم به سينه ي ديوار

گفتم اهسته اين تويي کامي

ليک ديدم کز ان گذشته ي تلخ

هيچ باقي نمانده جز نامي

عاقبت خط جاده پايان يافت

من رسيدم ز ره غبار الود

تشنه بر چشمه ره نبرد و دريغ

شهر من گور ارزويم بود


فروغ فرخزاد

بشار
ساعت13:29---23 مهر 1390

اراده ای که در روح پاک مستقر شود
قادر است
بر روح انسان های دیگر حاکم شود
و
بر طبیعت حکومت کند ...


درددل با دل
ساعت9:46---23 مهر 1390
سلام ممنونم که جا پای قدمهایت را روی درد دلهایم دیدم وخوشحالم کردی درد دلهایم را خواندی شما رو لینک کردم

lovelorn
ساعت21:58---22 مهر 1390
گاهی که دلتنگ می شدم ..
می گفتی: دلتنگی هایت را بنویس !

چندی ست اینجا می نویسم و دلشادم ..!
از اینکه احساس می کنم " شــــاعــــــر" شده ام !..

امشب که دلم شعر نمیخواهد چه کنم ؟
از دلتنگی ات "دیـــــــوانــــه" شده ام ...!!

lovelorn
ساعت21:58---22 مهر 1390
دوست داشتن يه نفر ديوونگيه،

دوست داشته شدن توسط يه نفر يک هديه ست

دوست داشتن کسي که دوست داره وظيفست،
اما دوست داشته شدن توسط کسي که دوسش داري زندگيه!

H_Darkness
ساعت16:12---22 مهر 1390
A good friend is like a computer : he \"ENTERS\" your life , \"SAVES\" u in his heart , \"FORMATS\" your problems , and never \"DELETES\" u from his memory .

mohammad
ساعت16:08---22 مهر 1390
salam man linket kardam age khasti mano link kon

بشار
ساعت9:13---21 مهر 1390

گفتم: خدایا سوالی دارم ؟
گفت: بپرس ...
گفتم: چرا هر موقع من شادم ، همه با من میخندن ، ولی وقتی غمگینم کسی با من نمی گرید ؟
گفت: خنده را برای جمع آوری دوست و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم ...!



الی
ساعت11:49---19 مهر 1390
@...............@..........@............@@@@@..........@
@@..........@@......@.....@......@..........@......@.... @
@.@........@.@....@.........@....@..........@....@...... ..@
@..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@
@...@....@...@....@.........@................@....@..... ....@
@....@..@....@....@.........@................@....@..... ....@
@.....@@.....@....@.........@................@....@..... ....@
@......@.......@....@.........@................@....@... ......@


بشار
ساعت10:32---18 مهر 1390

سوگند

به لبت ٬ به گیسوانت ٬ به کمان ابروانت ٬ به فسون دیدگانت ٬ به قشنگی لبانت ٬ به سپیدی دهانت ٬ به دل سخت چو سنگت ٬ به دو چشم سبز رنگت ٬ به نوای تار و چنگت ٬ به جمال آب و رنگت ٬ به دو گفته ی قشنگت ...
که ترا ز جان پرستم !
به قطار کاروانها ٬ به امیر ساربانها ٬ به عروس آسمانها ٬ به صدای نیستانها ٬ به نشاط باغبانها ٬ به صفای گلستانها ...
که ترا زجان پرستم !
به خدای کس ندیده ٬ به قشنگی دو دیده ٬ به غمی کز تو رسیده ٬ به شب نور و سپیده ٬ به عناب خوش بریده ...
که ترا زجان پرستم !
به کمال روح انسان ٬ به حیات جسم و حیوان ٬ به تمام اهل کیهان ٬ به صدای رعد و طوفان ٬ به نسیم عهد و پیمان ...
که ترا زجان پرستم !
به خدای جسم و روحم ٬ به خدای آسمانها ٬ به تمام کهکشانها ٬ به ستارگان روشن ٬ به نگاه پر شکوهت ٬ به قدوم خاک پایت ٬ به کبودی افق ها ...
که ترا زجان پرستم !
به سپیدی سپیده ٬ به گل و گیاه و صحرا ٬ به سکوت دریای احمر ٬ به غریو شهر بابل ٬ به بهار فصل هستی ٬ به لبان سرخ و مرطوب ٬ به خروش موج دریا ٬ به شکوه کوه الوند ٬ به چمن به دشت و جلگه ...
که ترا زجان پرستم !
به تمام عشق هستی ٬ به تمام آرزوها ٬ به تمام خاک دنیا ٬
به خدا اگر بخندم ٬
به خدا اگر بنالم ٬
توئی آخرین نگاهم ٬
توئی آخرین بهارم ٬
که توئی بهار عمرم ...


بشار
ساعت13:14---17 مهر 1390

میلاد رضای خدا مبارک باد !


mohammad
ساعت17:06---16 مهر 1390
salam veb ghashangi dari be manam sar bezan

alone boy
ساعت13:12---16 مهر 1390
slm
mamnoon ke sarzadi
weblage naziiiiiiii dari
bazam miam
bay

sara
ساعت10:52---16 مهر 1390
salam mamnun k behem sar zadi.apet kheily ghashang bud.

ارسطو
ساعت8:23---16 مهر 1390
آسمان بارانی است

اشك من هم جاری است

شاید این ابر كه می نالد و می گرید از درد من است

آخری اخر ابر هم - از دلم با خبر است

شاید او می داند

كه فرو خوردن اشك

قاتل جان من است

من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم

اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه

من رهایش كردم باز زیر باران

من به زیر باران اشكها می ریزم

همگان در گذرند

باز بی هیچ تامل در من

سر به سوی آسمان می سایم؛

من نمی دانم...

صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است

ممننننننننننننننننننون ازشعر زیبات

ناصر
ساعت0:09---15 مهر 1390
سلام مرسی بهم سر زدی اپت جالبه

بشار
ساعت11:10---14 مهر 1390

خدایا !

دستهایت را بگشا

بگذار حس هم آغوشی را با تو تجربه کنم

بگذار گرمای تنت، یخهای وجودم را آب کند

بگذار یکی شویم

عطشم را تو سیراب کن

دستهایت را بگشا

و بگذار

در آغوش امنت آرام بگیرم ...



بشار
ساعت14:00---13 مهر 1390




lovelorn
ساعت11:09---12 مهر 1390
فرقی نمیکند به کدام سمت رفته باشــی
سفر همان سفر است
چه یک قــــــدم از دل
چه هزار قدم از خانــه . ..
منتظر حضورت در وبلاگم هستم
من منتظرم نذاریااااااااااا

محمود
ساعت0:16---12 مهر 1390
سلام خوبی مرسی بابت نظر های گلت مرسی ببخشید چند وقته نبودم

بشار
ساعت11:52---11 مهر 1390

یار وداع میکند تاب وداع یار کو ؟
وعده ی وصل می دهد طاقت انتظار کو ؟


مهران
ساعت9:53---11 مهر 1390
سلام
ممنون که بازم بهم سر زدی و خجالتم دادی مثل همیشه
خیلی قشنگ بود آپت
من دوباره آپم
منتظرم


محبوبه
ساعت22:58---10 مهر 1390
318 (1)

ای قلب من بارانی ات کردند و رفتند

کنج قفس زندانی ات کردند و رفتند

در سایه های شب تو را تنها گذاشتند

سرشار سرگردانی ات کردند و رفتند

احساس پاکت را همه تکفیر کردند

محکوم بی ایمانیت کردند و رفتند

هر شب تو را دعوت به بزم تازه کردند

در بزمشان قربانی ات کردند و رفتند...


آزاد
ساعت16:35---10 مهر 1390
احن کــــلُ لیـــلی هــــــــــواک......فسلنی کیـف حالک فـی هوایــــــــی
به نادر جادوهـــــــای تــــو نازم......که از مــــرده بـــه افسون دلـربایی
سلام گلی خوبی دلبر
وبلاگت خیلی عالیه
خوشحال میشم که به ماهم سری بزنی





سوگند
ساعت12:21---10 مهر 1390
سلام.چطوری؟من آپم بدو بیا سر بزن نظر هم بده
منتظرتم هان


حجم سبز عشق
ساعت0:07---10 مهر 1390
می روم...

باید کمی صبر کنی

تا قیمتی شوم

زیر خاکی شدن وقت می خواهد

تو هم...

زمزمه های نامهربانی ات را

آرام تر بگو

یک وقت دیدی

صدایت را

باد

نه...

خاک

به گوشم رساند...

و دلم ترک خورد

دل است دیگر

روی خاک...

زیر خاک نمی شناسد.

می شکند




نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 9 مهر 1390برچسب:,
ساعت 23:30 توسط تنها| 35 نظر

آخرين مطالب

Design By : Pichak